نویسنده مطالب زیر: لیلا شیدا
دلنوشته
|
پنج شنبه 85 اسفند 10 ساعت 1:4 عصر |
میدوم تا سرکوچه تاریک نیاز تا که در دشت تمنای تو بی پروا گردم
![](http://www.nasimekavir.com/pix/P5040025_r.JPG)
میگریزم من از این شهر تیز تر از باد و زمان تا که هر چه دارم دیگر نباشد تا که بودن برای تو باشد آنچنان که باید باشد
![](http://kullmann-online.de/sonstige_gif/internet_sunset_2.jpg)
صبحدمان سوگند یاد خواهم کرد به اشک نماز که از این پس با خودم مهربانتر باشم
![](http://dannysdesktop.themesunlimited.com/Files/wp1/Forest.jpg)
هر روز بیشتر از دیروز من تو را بیشتر میخواهم به حرمت همان سوگند سحرگاه قفس ننگین ترس را خواهم شکست
![](http://nooronar.com/besmellah/001516-thumb.jpg)
بیا و ببین که من بالهای پروازم را گشودهام گفته بودم که خواهم آمد من گرد و خاک زمان را از پر و بال فردا زدودم من آمدم ای دوست
![](http://www.daanial.com/s/noor-daanial.jpg)
ای صدای آسمونی ، پرم از هرچی شنیدن، کاشکی میشد پر کشیدن، به هوای با تو بودن
![](http://www.maniha.com/mazdakfff.jpg)
مأخذ
|
|
نظرات شما ( ) |
|
![](imgs/arr_left.gif)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|